انعکاس تصاویر امحا جوجهها و واکنش احساسی مردم و برخورد غیر کارشناسی برخی مسوولین، بهانهای شد تا برای شفافیت موضوع، دلنوشته ای تقدیم شود. در ابتدا بد نیست به سلسله اتفاقات مرتبط با این موضوع نگاهی اجمالی بیندازیم.
1) سرانجام پس از سالها تعلل سهوی و عمدی، تصمیم به حذف ارز ترجیحی و اعلام قیمت کالاهای اساسی بر اساس دلار آزاد گرفته شد که ای کاش سالها پیش به طور پلکانی انجام میشد.
2) آزادسازی قیمت ذرت و سویای وارداتی و در نتیجه افزایش قیمت دان طیور سبب افزایش قابل توجه قیمت تمام شده مرغ و تخم مرغ و در نتیجه انفجار قیمت برای مصرف کننده شد.
3) شکاف قابل توجهی بین قیمتهای اعلامی با درآمد و قدرت خرید مردم ایجاد و موجب شد تا بسیاری از مردم نخواهند و مهمتر از آن نتوانند تا اقلامی مانند مرغ را به قیمت روز بخرند.
4) کاهش تقاضا سبب کاهش قهری قیمتها شد و نرخ محصول آسیب پذیری مانند مرغ حتی به زیر قیمت تمام شده تنزل یافت.
5) با یک محاسبه ساده، مرغدار به این نتیجه می رسد که نمیتواند جوجه ریزی کند زیرا از ابتدا پیش بینی ضرر سنگین در انتهای دوره پرورش مسجل خواهد بود.
6) نگرانی و در نتیجه بی یلی مرغدار گوشتی به تولید سبب کاهش تقاضا برای خرید جوجه یک روزه میشود.
7) جوجه یک روزهای که قیمت تمام شدهاش برای پرورش دهنده مرغ مادر تا قبل از آزادسازی ۷ هزارتومان بود، نهایتا ۱,۰۰۰ تومان به فروش میرسد یا در جوجه کشی بیمشتری میماند.
اکنون با بخش قابل توجهی از ۴ میلیون جوجه یکروزه تولید شده در روز چکار باید کرد؟
1) انبارشان کنیم؟! نمیشود! چون موجود زندهاند.
2) نگهداریشان کنیم؟!امکان ندارد،چون نیاز به فضای مناسب، خوراک، واکسن و ... دارند.
3) در طبیعت رهایشان کنیم؟!!! ممکن نیست! چون اکوسیستم را به شدت برهم میزنند.
4) و یا همانند آن گزارش ساده انگارانه و بشدت پوپولیستی به عنوان "بسته حمایتی" به روستاییان اهدا کنیم؟! ابدا !!!!! زیرا این نوع جوجهها بدون تلقیح انواع واکسنها، به بیماریهای عفونی بسیار حساس بوده و بازگشت و طغیان و اپیدمی بسیاری از بیماریها را به دنبال خواهد داشت.
درعین حال، این جوجه تجاری به دان صنعتی نیاز دارد که برای فردِ روستایی، حداقل در یک دوره ۴۲روزه ۱۵۰۰۰۰ تومان هزینه برمیدارد؛ یعنی خیلی گرانتر از خرید خود مرغ!
انگار که به دلیل گرانی روغن، به مردم دانه روغنی بدهیم روغن کشی کنند! موتور برق بدهیم برق مورد نیاز را خودشان تولید کنند! آرد بدهیم نان را خود تولید کنند!
برخی افراد نا آشنا حتی مسئولین غیر مرتبط با صنعت می فرمایند روستایی غذای ته سفره را به این جوجه بدهد. باید در پاسخ گفت : این فرد برای تبدیل ۱۰ جوجه به یک نیمچه ۴۲ روزه ۲.۵ کیلویی باید حداقل ۵۰ کیلو غذای ته سفره با کیفیت!!!!! به این پرندگان بدهد. در حال حاضر فرد روستایی نداریم که برای تغذیه پرندگان خود از بازارْ دان آماده تهیه نکند . آن هم دان به مراتب گرانتر و در عین حال کم کیفیتتر از دان مصرفی در یک مرغداری.
حال با این توضیحات متوجه میشویم که چرا گاهی شاهد انعکاس این صحنهها از طرف مرغداری می شویم که برای یک گله ۳۰,۰۰۰ قطعهای مرغ مادر حداقل ۲۰ میلیارد تومان هزینه کرده و الان باید غم و خسرانی نوش جان کند که گاهی با دسر ناسزا و لعنت از سوی مردم و خط و نشان و انگشت تهدید و بازداشت از سوی مسئولین تکمیل میشود.
خوب تا اینجا فقط ضرر تولید کننده را داشتیم .
و اما ادامه تراژدی:
تولید گوشت مرغ بدلیل ضرر دهی قطعی کاهش مییابد و گلههای مرغ مادر هم با یک ضرر سنگین به مرور حذف میشوند.
حذف یک گله ۳۰,۰۰۰ قطعهای مادر یعنی تولید نشدنِ ۵,۰۰۰ تن گوشت مرغ، به طور متوسط و بسته به زمان حذفِ گله مرغ مادر.
و در این قسمت فیلم است که کام مصرف کننده با قیمتهای به مراتب سنگینترِ مرغهای وارداتی تلختر از حنظل، و برعکس آنها مذاق سوداگران عاشقِ وارداتْ شیرینتر از عسل میشود. در نتیجه، ما میمانیم و کروری از مرغداران ورشکسته و تا فرق سر بدهکار و کشتیِ به گل نشسته صنعت پرورش طیور!
والبته همین سرنوشت محتوم با ارقام و محاسبات مخصوص به خودش برای تخم مرغ اتفاق خواهد افتاد.
پس لطفا بیاییم با درایت، آینده نگری و تدبیر و به دور از حرکتهای چکشی و نمایشی و بگیر و بندهای بینتیجه و غیر منصفانه و به جای تکان دادن انگشت تهدید برای این تولید کننده همیشه در استرس، انگشت بر پیشانی گذاشته و با تفکر و برنامه ریزی همین الان تا دیر نشده جوجههایمان را درست بشماریم.
دکتر سیدعلی غفوری
متخصص بهداشت و بیماریهای طیور
گروه علوم درمانگاهی
دانشکده دامپزشکی
دانشگاه فردوسی مشهد